دوشنبه / ۹ تیر / ۱۴۰۴ Monday / 30 June / 2025
×

نگارنده : محسن رنانی // کمتر از یک ماه به اول مهر مانده است. و برای من از وقتی مطالعاتم را به سوی «کودکی و توسعه» برده‌ام، دیگر اولِ مهر، اولِ مهر نیست، اول خلقت است. همه چیز از اول مهر آغاز می‌شود. سرنوشت یک ملت، اقتدار یک ملت، رفاه یک ملت،دموکراسی یک ملت،و عدالت […]

بوى زنگ زدگى
  • کد نوشته: 3115
  • شهریور ۱۶, ۱۳۹۸
  • بدون دیدگاه
  • برچسب ها

    نگارنده : محسن رنانی //
    کمتر از یک ماه به اول مهر مانده است. و برای من از وقتی مطالعاتم را به سوی «کودکی و توسعه» برده‌ام، دیگر اولِ مهر، اولِ مهر نیست، اول خلقت است. همه چیز از اول مهر آغاز می‌شود.
    سرنوشت یک ملت، اقتدار یک ملت، رفاه یک ملت،دموکراسی یک ملت،و عدالت یک ملت، از اول مهر آغاز می‌شود.
    همان‌گونه که در طبیعتِ زمین، همه چیز از مهر آسمان شروع می‌شود و بدون خورشید، طبیعت زمین عقیم خواهد ماند، در جامعه انسانی نیز همه چیز از مهر شروع می‌شود. ماه مهر آغاز کشت‌وکار در مزرعه‌ی وجود کودکانی است که اگر در دلشان مهر بکاریم، سرنوشت‌مان مهر‌آگین خواهد شد.
    اول مهر که میشود، رئیس جمهور به مدرسه می‌رود و زنگ اول مهر را می‌زند. اما نه رئیس جهور می‌داند و نه دیگر یارانش، و نه دیگرانی که خود را متولیان این دیار میدانند که مدرسه‌ها مان زنگ زده است، که کتابهامان، که معلمانمان زنگ زده‌اند، که مغزهامان زنگ زده است، و این روزها از دلهای ما نیز بوی زنگ زدگی می آید.
    ۱۳میلیون زندانی را صبح به صبح راهی زندان‌های زنگ زده میکنیم و به دست زندان‌بان‌های زنگ زده میسپاریم. فقط اقتصاد ما نیست که درمانده‌ سیاستمداران زنگ زده شده، کودکان ما نیز زندانی زنگ زدگیهای ما شد‌ه‌اند. نظام آموزشی ما یک نظام مکانیکی فرسوده و زنگ زده است که هی پیچ و مهره‌هایش را روغن میزنیم بلکه چند گام دیگر دوام بیاورد.
    وقتی برای وزیرپیشین آموزش و پرورش توضیح دادم که چرا می‌گویم عقب ماندگی ما ریشه در نظام آموزشی ما دارد و برایش گفتم که چگونه بذر توسعه در مدرسه کاشته میشود و اکنون با این شیوه‌های آموزشی، اگر بذری هم در درون کودکان باشد میخشکانیم. گفت اینها حرفهای مهمی است که باید همه وزرا بشنوند. اما بیچاره هرچه تلاش کرد نشد که این بحث را به هیات دولت ببرد. و بعدها پیام داد که الان دغدغه دولت، آموزش نیست.
    راست هم میگفت دولت الان باید نیمی از انرژی خود را صرف تامین حقوق آخر ماه کارمندان و بازنشستگان و پرداخت یارانه‌ها کند و بقیه انرژی‌اش را هم صرف مراقبت از لنگ پاهایی بکند که برایش میبندند، پس دیگر نوبت به نگرانی نسبت به آموزش و پرورش نمیرسد.
    آی معلم‌های عزیز، ما میدانیم که شما در این زنگ زدگی بی تقصیرید شما هم در دام یک نظام تدبیر زنگ زده، گرفتار شدید و زنگ زدید، اما شما مراقب کودکان ما باشید مبادا آنان زنگ بزنند. باور کنید مشق شب شیوه ای زنگ زده است، باور کنید ارزیابی کودکان بر اساس نمره، سمی است که شخصیت کودکان ما را زنگ نمی‌زند بلکه متلاشی می‌کند، لطف کنید دیگر به کودکان ما درس ندهید.
    ما چهل سال است بخش اعظم جوانانمان را درس دادیم و به دانشگاه فرستادیم، اما همه چیز بدتر شد. تصادفات رانندگیمان بیشتر شد، ضایعات نانمان، آلودگی‌ هوایمان بیشتر شد، شکاف طبقاتی مان بیشتر شد، پرونده‌های دادگستریمان بیشتر شد، تعداد زندانیان‌مان و مهاجرت نخبگانمان بیشتر شد. پس دیگر دست از درس دادن بردارید. آموزش کودکان ما ساده است ما دیگر به دانشمند نیازی نداریم ما اکنون دچار کمبود مفرط آدم‌های توانمند هستیم. پس لطفاً به کودکان ما فقط زندگی کردن را یاد بدهید.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *