این روزها بعضی مدیران اختلاس می کنند شما چطور؟ / فاسدها مدیرند یا مدیران فاسد؟

یکی از خبرهایی که در سال های اخیر پایه ثابت رسانه ها و فضای مجازی استان مازندران بوده دستگیری مدیران و مسئولان نهادهای مختلف به جرم فساد مالی است.

باران شمال / مجید ساجدی فر – یعنی فراوانی این موضوع به حدی زیاد است که خبر دستگیری گاه و بیگاه مدیران و مسئولان دیگر عادی شده و حتی بخشی از افکار عمومی و رسانه ها، هر روز انتظار می کشند نام متخلف یا متخلفان دیگر فاش گردد تا بدانند اینبار نوبت کیست و از کدام دستگاه است که به دام قانون می افتد.

اوضاع به حدی وخیم است که اگر مدتی پیرامون فساد مدیران و مسئولان، خبری منتشر نگردد، جای تعجب دارد و باورش برای همگان دشوار است. در چنین شرایطی مهمترین پرسشی که مطرح می شود این است چرا دستگاه های قضایی، امنیتی و نظارتی به هرنهاد و سازمانی در مازندران ورود می کنند با مساله رانت و فساد مالی گسترده و سازمیان یافته مواجه می شوند!

البته بر اساس اخبار منتشر شده، تقریبا در همه استان ها فساد مالی وجود دارد ولی ظاهرا گستردگی آن به تناسب جمعیت و مساحت در هیچ استانی به اندازه مازندران نیست.

فقط در یکی دو ماه اخیر، مدیر اداره کل حمل و نقل و راهداری استان، مدیرکل راه و شهرسازی استان، مدیرکل آب منطقه ای استان، و مدیرعامل و معاونین یکی از شرکت های سهامی غرب استان مازندران به جرم اختلاس، ارتشا، فساد مالی و سوء استفاده از پست و مقام خود توسط نهادهای نظارتی و قضایی بازداشت شدند.

مدیرانی که غالبا سابقه بالایی دارند و مسئولیت در رده های مختلف مدیریتی را پشت سر گذاشته اند. انصافا باور اینکه از ابتدا به دام فساد گرفتار بوده اند دشوار و دردناک است و امیدواریم که به تازگی گرفتار فساد شده باشند!

در یکی دو سال گذشته نیز خبرهای دستگیری مدیرعامل شرکت گاز مازندران، بازداشت یکی از مدیران کل استانداری مازندران، دستگیری مدیرکل یکی از دستگاه های اجرایی استان، بازداشت رئیس سابق نظام فنی روستایی چالوس، دستگیری دو مدیر منابع طبیعی غرب استان، متلاشی شدن باند فساد مالی در سلمانشهر، دستگیری شبکه زمین‌خواری دولتی در غرب مازندران و… رسما در رسانه های معتبر استان از سوی نهادهای مسئول منتشر شده بود.

این موارد فراوان در حالی است که هنوز وارد مقوله فساد مدیریت شهری مازندران نشدیم و از شاهکار شوراها و شهرداری های شهرهایی چون ساری، بابل، بهشهر، سلمانشهر و… نشدیم و پیرامون آن ها سخنی نگفتیم.

حال تصور کنید شنیدن چنین خبرهایی در این شرایط دشوار معیشتی و اقتصادی کشور، چه تاثیرات منفی و بدی روی افکار و باورهای مردم می گذارد و دین گریزی و جامعه ستیزی آن ها را افزایش می دهد.

واقعا چگونه این دست مسئولان و مدیران که همواره خود را انقلابی و خادم ملت و دوستدار کشور می نامند، سر از اختلاس و فساد و خیانت در می آورند! آیا به واژه ها و مفاهیمی چون وجدان، امانت داری، اخلاق، بیت المال، چوب خدا، آه خلق، و… اعتقاد قلبی دارند؟
قابل توجه بودن حجم فساد مالی در دستگاه های مازندران از نظر تعداد و رقم، این پرسش اساسی را به ذهن ها می آورد که چه عواملی موجب گسترش و همه گیری تخلفات در دستگاه های دولتی تا این اندازه شده است؟

و اینکه چراعلیرغم دستگیری سریالی مسئولان و مدیران و برخوردهای قاطعانه با متخلفان در سال های اخیر، این رشته دراز منقطع نمی شود و همچنان شاهد تکرار این گونه بی اخلاقی ها از سوی برخی مدیران و دست اندرکاران دستگاه های مختلف هستیم؟
در پایان جا دارد سپاسگزار ورود جدی و ضربتی دستگاه های نظارتی و قضایی به ویژه در یکی دوسال اخیر به مقوله فساد اداری باشیم که انصافا برخوردی قاطع و بی‌اغماض با جرایم و تخلفات صورت گرفته در دستگاه‌های مختلف داشته اند.

اینکه دستگاه های نظارتی به هر دستگاهی ورود می کنند با فساد مواجه می شوند این شائبه را پیش می آورد که اگر تمرکز آن ها درهمه دستگاه ها دقیق تر شود احتمالا هر روز شاهد دستگیری یکی یا چند مدیر و مسئول در استان باشیم. در شماره های بعدی روزنامه کرانه، سعی می کنیم در مطلبی جداگانه به علل و عوامل فساد گسترده و سیستماتیک در مازندران و راههای مواجه به آن بپردازیم.