دوشنبه / ۹ تیر / ۱۴۰۴ Monday / 30 June / 2025
×

باران شمال – رقیه عالی: اگر نگاهی به جغرافیای سالمندی در ایران بیندازیم می بینیم که گیلان و مازندران پیرترین استان های کشور هستند در حالی که انتظار می رفت برعکس باشد چون این دو استان به نسبت بسیاری از استان های خشک و کویری کشور، ثروتمند محسوب می شوند و از زیبایی ها و […]

رشد فرزندآوری نیاز به فرهنگ سازی و ثبات اقتصادی دارد / مازندران در لبه پرتگاه سالخوردگی جمعیت قرار دارد

باران شمال – رقیه عالی: اگر نگاهی به جغرافیای سالمندی در ایران بیندازیم می بینیم که گیلان و مازندران پیرترین استان های کشور هستند در حالی که انتظار می رفت برعکس باشد چون این دو استان به نسبت بسیاری از استان های خشک و کویری کشور، ثروتمند محسوب می شوند و از زیبایی ها و مواهب بی نظیر خدادادی برخوردارند.

بر اساس آمارهای رسمی بیش از ۱۲ درصد جمعیت مازندران یعنی ۴۰۳ هزار نفر از ۳ میلیون ۳۰۰ نفر سالمند هستند و آمارهای مربوط به ازدواج و فرزند آوری نشان می دهد که این استان به سرعت به سمت پیری پیش می رود.

متاسفانه مازندران هم با مساله کاهش ازدواج مواجه است، هم سن ازدواج در آن به نسبت دیگر استان ها بالاتر رفته و هم اینکه تعداد طلاق ها در آن افزایش یافته و جزو دو سه استان اول کشور در حوزه طلاق محسوب می شود.

تازه جوانانی که ازدواج می کنند هم در سال های نخست زندگی، تمایل چندانی به فرزند آوری ندارند و در نهایت به یک فرزند بسنده می کنند.

گرایش به تک ‌فرزندی در خانواده‌های مازندرانی طی دو دهه اخیر افزایش یافته و پیش بینی می شود تا یکی دو دهه آینده، تعداد سالمندان این استان بیش از دو برابر شود و به حدود ۳۰ درصد برسد.

از انجا که براساس آمارهای جمعیتی، این استان با سرعت بیشتری نسبت به جمعیت کل کشور در حال پیر شدن است، می توان گفت مازندران در سال‌های آینده با چالش جمعیتی مواجه خواهد شد.

البته این مساله فقط گریبان گیر استان های شمالی نشده و در حالت کلی همه استان های کشور کم و بیش از ان رنج می برند اما نمود و سرعت آن در استان های شمالی به ویژه گیلان و مازندران بیشتر است.

آمارهای اعلام شده از مرکز تحقیقات سلامت سالمندان، نشان می دهد نرخ سالمندان کشور در ۵ دهه اخیر دو برابر شده و از ۵ درصد به ۱۰ درصد خواهد رسید. این موضوع نشان می دهد که اگر تدابیر لازم اندیشیده نشود در تامین نیازهای سالمندان با چالش مواجه خواهیم شد همانطور که در دهه ۶۰ با چالش شیر خشک و مهد و مدرسه مواجه شدیم.

رشد سریع جمعیت در ایران دلایل مختلفی دارد که بخش اعظم آن ها فرهنگی و اقتصادی هستند و نیاز است دولت ها با شناسایی آن ها و اتخاذ تدابیر و برنامه های لازم، اقدام به رفعشان نمایند.

اگرچه بسیاری دلایل اقتصادی (گرانی، تورم و سخت شدن شرایط ازدواج) را عامل اصلی کاهش تمایل ایرانی ها به زندگی مشترک و فرزند آوری می دانند اما عدم تمایل خانواده های مرفه به ازدواج و فرزند آوری نشان می دهد این مهم دلایل فرهنگی هم دارد.

در راستای این گزارش ها و پیرو منویات رهبر انقلاب، مساله افزایش سالمندی در کشور مورد توجه قرار گرفت و ستاد ملی جوانی جمعیت تشکیل شد.

همچنین بر اساس اصل هشتاد و پنجم قانون اساسی، قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در یک کمیسیون مشترک بررسی شد و پس از موافقت مجلس با اجرای آزمایشی آن به مدت ۷ سال، در دهم آبان ۱۴۰۰ به تأیید شورای نگهبان رسید.

ستاد ملی جمعیت با ۱۲ وظیفه تعیین شده، دوشادوش دولت و مجلس برای رفع این بحران ملی تلاش می کند اما پر واضح است که این مساله، دستوری و حکومتی حل نخواهد شد و نیاز به حضور و مشارکت مردم دارد.

درست است که در دهه های گذشته غفلت هایی صورت گرفته و برنامه تنظیم خانواده برای جلوگیری از انفجار جمعیت را که نهایتا باید ظرف ۱۰ سال انجام می شد بیش از ۳۰ سال طول کشید و این موجب شد اکنون با مساله سالمندی و پیری جمعیت مواجه شویم.

اما همه اعم از دولت و مردم باید بپذیریم که اکنون کشور در لبه سقوط در پرتگاه ابربحران سالخوردگی جمعیت قرار دارد و این مساله در استان های شمالی حادتر از سایر استان هاست.

کارشناسان معتقدند هنوز هم دیر نشده و با انجام اقدامات عاجل و با استفاده از پنجره ی زاد و ولد جمعیتی طی پنج، شش سال آینده از این بحران عبور کنیم وگرنه ناچار هستیم برای جبران این مساله بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال زمان بگذاریم.

آمارها می گویند اگر ما بین سال های ۱۴۲۰ تا ۱۴۳۰ تدبیری نکنیم چیزی حدود ۳۰ درصد جمعیت ما سالمند می شوند.

بنابراین نیاز است توده های مردم کشور ما توجه کنند که این موضوع فارغ از اینکه چه دولتی روی کار باشد، بحث ملی ما ایرانیان است و با توجه به اینکه کشور ما از گویش و خرده فرهنگ های مختلف تشکیل شده اگر غفلتی در این باره صورت گیرد، این فرهنگ ها و گویش های خوب و با اصالت از بین خواهد رفت و از این جهت با هیچ قوم وفرهنگی تعارف ندارد.

انتظار می رود مردم با سیاست ها و برنامه های مربوطه در زمینه خانواده و جمعیت که به تصویب قانون نیز رسیده است، همکاری نمایند.

اقدام دیگر اینکه برای حل این معضل، ثبات اقتصادی و بهبود معیشت و کسب و کار ضرورت دارد و در کنار آن باید با ورود جدی همه دستگاه های مرتبط و رسانه ها و صدا وسیما به موضوع فرهنگ سازی برای ازدواج به موقع و فرزند آوری برای دو سال نخست بعد از ازدواج پرداخت و فضا را به سمتی برد که خانواده ها برای داشتن حداقل ۳ فرزند تلاش کنند.

هرچه که هست حل این مساله نیازمند مشارکت همگانی است و بهتر است هم استانی ها و هموطنان عزیز ما توجه نمایند که این توصیه ما حاکمیتی و سیاسی نیست بلکه ملی و میهنی است.

دیر یا زود با استمرار این وضعیت هر کدام از ما سالمند دچار تنهایی خواهیم شد. اگر خانواده ها کسی را برای نگهداری سالمندان خود نداشته باشند در کشور شرایط و نیروی نگهداری از این مقدار سالمند وجود ندارد و این خود تبدیل به یک مساله بزرگ در دهه های آینده خواهد شد.

بنابراین و با توجه به آنچه بیان شد نیاز است حاکمیت و مردم در رفع این مساله ملی با هم همکاری داشته باشند تا مثل همیشه از پس مشکلات و چالش های کشور بر آییم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *