باران شمال: به نقل از کرانه، با اینکه همه می دانند احداث پتروشیمی، چه در «تالاب بین المللی میانکاله» و چه در «ناحیه ساحلی سوته گُهرباران ساری» مازندران را در آستانه تحولی بزرگ در منطقه قرار می دهد باز هم بنای مخالفت با آن دارند و برای احداث آن مانع تراشی می کنند. گویا نمی […]
باران شمال: به نقل از کرانه، با اینکه همه می دانند احداث پتروشیمی، چه در «تالاب بین المللی میانکاله» و چه در «ناحیه ساحلی سوته گُهرباران ساری» مازندران را در آستانه تحولی بزرگ در منطقه قرار می دهد باز هم بنای مخالفت با آن دارند و برای احداث آن مانع تراشی می کنند.
گویا نمی خواهند باور کنند ایجاد پتروشیمی برای این استان که با چند کشور مهم مرز آبی دارد و در کریدور شمال جنوب قرار گرفته، امتیازی فوق العاده است و مازندران با احداث این پتروشیمی در ابعاد مختلف ژئوپولیتیکی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فعالتر از گذشته خواهد شد و سری میان سرها در خواهد آورد.
اما ظاهرا قرار نیست حواشی پتروشیمی مازندران را پایانی باشد و همچنان شاهد استمرار جار و جنجال ها و کشمکش ها هستیم.
البته فقط بحث پتروشیمی نیست و تجربه نشان داده بر سر اجرای هر پروژه در این استان، ماجرا همین است و مخالفت کردن و مخالف بودن برخی، بخش جدا نشدنی طرح های مازندران محسوب می شود.
علت اصلی این مخالفت ها آن است که مسئولان و نمایندگان مازندران، آب شان در یک جوب نمی رود و با هم کنار نمی آیند! بلکه هر کدام سعی می کنند آن پروژه را به شهر و حوزه خود ببرند که اگر چنین نشود کل بازی را به هم می ریزند و جنگ زرگری راه می اندازند!
متاسفانه هرچه استاندار مازندران، نماینده شرق استان در بهشهر، برخی مدیران استانی و برخی رسانه ای ها از فواید و اهمیت اجرای این طرح در استان سخن گفتند و دلیل آوردند باز هم افاقه نکرد و اوضاع بهبود نیافت.
نتیجه فریادها و اختلاف نظرها آن شد پتروشیمی مازندران که مجوزات لازم را دریافت کرده بود و کلنگ آن هم زده شده بود و اتفاقا دولت نیز مصمم به اجرای آن بود به یکباره متوقف گردید و به حافظه تاریخ پیوست تا خیال همه راحت شود. تا باز هم به مسئولان و متولیان یادآوری شود که بهترین کار برای مازندران هیچ کار نکردن است که همه را راضی و خشنود نگه می دارد.
امروز بر این باوریم حتی اگر مشکل محیط زیستی برای پتروشیمی مازندران مطرح نبود باز هم این پروژه به سرانجام نمی رسید! نمی دانیم مشکل از خاک مازندران است یا آب و هوای آن که تفکرات خرچنگی در آن جولان دارد و یکدیگر را به زیر کشیدن رایج تر است تا دست هم را گرفتن.
در این میان عملکرد دوگانه سازمان محیط زیست درباره پروژه پتروشیمی استان جالب توجه است سازمان محیط زیست که ابتدا موافق احداث پتروشیمی در استان بود و حتی مجوز احداث آن را صادر نمود پس از تغییر مدیریتی در این سازمان، به ناگاه تغییر موضع داد و به بهانه اینکه پروژه پتروشیمی در زیستگاه میانکاله واقع شده از اجرایی شدن آن جلوگیری نمود.
پس از آن بحث احداث پتروشیمی در ناحیه ساحلی سوته گُهرباران ساری مطرح شد که زمینی به مساحت یکصد هکتار دارد و در گذشته با هزینه چهار میلیارد تومانی به «دانشگاه کشاورزی ومنابع طبیعی ساری» واگذار شده بود.
پس از آن بود که دانشگاه علوم کشاورزی نیز به جمع مخالفان پتروشیمی اضافه شد و مدام مانع تعیین تکلیف زمین مربوطه می شود.
اینگونه تصمیمات خلق الساعه و مخالفت های لجاجت بار، موجب واکنش استاندار مازندران نیز شده بود و او در این رابطه تاکید کرد که پتروشیمی مازندران باید بر اساس مقررات و اصول قانونی نهادهای مسئول از جمله سازمان محیط زیست ایجاد شود و در این زمینه مجوزهای لازم دریافت شود.
حسینی پور خواستار تجدید نظر سازمان محیط زیست کشور شده بود و از آمادگی استانداری برای هر گونه همکاری با دوستان سازمان محیط زیست سخن گفت. اما آن ها گویا قسم خورده اند که هر طور هست مانع اجرای این طرح در مازندران شوند.
ما در گزارش های قبلی به صراحت اعلام کردیم که در چنین شرایطی مخالفت ها با پروژه پتروشیمی مازندران دلایل سیاسی دارد نه زیست محیطی! و باز به زبان شریعتی نماینده شرق مازندران در مجلس نقل و قول کردیم که این پروژه از لحاظ فنی کاملا سالم است و اگر احداث آن متوقف شود، دود آن به چشم همه مردم مازندران خواهد رفت.
ما حتی پا را فراتر برده و از محیط زیست خواستیم تا نتایج استانداردها و شاخصه ها و مطالعات خود را پیرامون پروژه مربوطه به رسانه ها بدهد و آنها به عنوان واسطه میان مردم و مسئولان قضاوت کنند که آیا این پروژه صلاحیت احداث دارد یا خیر.
اما محیط زیست تاکنون هیچ گونه مستنداتی ارائه نداد و صرفا می گوید مشکل زیست محیطی دارد. انگار برخی نمی خواهند شکوفایی صنعتی در مازندران اتفاق بیفتد!
از سویی دیگر در استان همجوار ما که تا چند سال قبل، خود بخشی از مازندران بود احداث پتروشیمی گلستان با حدیت دنبال می شود و مسئولان گلستان، یکصدا و یکپارچه از همه ظرفیتهای ممکن داخل و بیرون استان برای حل موضوع پتروشیمی استفاده نموده و نتیجه آن شد که در همین یکسال و اندی، فرآیندهای لازم برای زیرساختهای لازم توسعه پتروشیمی تعیین گردید. هلدینگ خلیج فارس به عنوان مطمئنترین شریک تجاری ممکن در کشور، تعهد افزایش سرمایه و اجرای این پروژه را بر عهده گرفت و قرار است با سفر رئیس جمهور رسما عملیات اجرایی پروژه پتروشیمی آغاز شود.
نکته جالب قضیه این است که به اذعان معاون امور اقتصادی استاندار گلستان از روزی که پتروشیمی راه اندازی شود حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان به تولید ناخالص داخلی استان اضافه خواهد کرد!
بر اساس برآوردهای انجام شده، فقط پتروشیمی گلستان حدود ۳ هزار و ۴۰۰ شغل به صورت مستقیم و غیرمستقیم ایجاد خواهد کرد و اگر بتوانند صنایع پایین دستی پتروشیمی را فعال کنند عدد اشتغال به ۶ هزار و ۵۰۰ اشتغال خواهد رسید.
اینها فقط بخشی از مهمترین برکاتی است که با ایجاد پتروشیمی در گلستان حاصل خواهد شد و می تواند نقطه عطفی در اشتغال و اقتصاد این استان باشد، اما در مازندران هر روز گروهی بهانه می آورند و برای پروژه سنگ اندازی می کنند.
در حالی که احداث پتروشیمی در مازندران، بیش از ۵ هزار نفر به تعداد شاغلان استان خواهد افزود. مخصوصا شرق استان که همواره از بیکاری و نبود درامد پایدار و حقوق مکفی رنج می برد و بسیاری از جوانان و مردان این دیار مجبور به مهاجرت به دیگر شهرها و استان ها شده اند.
دیگر نباید بگذاریم همچون ۴ دهه گذشته، مازندران قربانی غیررسمی اطلاق بی محتوای قطب کشاورزی تلقی گردد، عاملی که موجب شد مازندران از توسعه صنعتی همتراز با دیگر استان ها محروم بماند و در پس تمام نشاط و سرسبزی اش، فقر و رنج نهفته است.
متاسفانه در حوزه های توسعه کشاورزی و باغی و دامی و حتی گردشگری هم، در طول دهه های گذشته توجهی چندانی به این استان نشد و به مصداق «از اینجا رانده از ان جا مانده» در هر سه حوزه با ضعف های عدیده ای مواجه است.
خلاصه کلام اینکه ما زودتر از گلستانی ها خواهان احداث پتروشیمی بودیم اما زمانی که گلستانی ها، چراغ خاموش پیگیر احداث پتروشیمی در استان خود بودند، ما مازنی ها فردیان مان به آسمان بود که مخالف یا موافق این طرح هستیم و کل جهان را خبردار کردیم که قرار است در این استان پتروشیمی احداث گردد و دو گروه موافق و مخالف بر سر موضع خود پافشاری کردیم.
باید یاد بگیریم که گاهی در سکوت و چراغ خاموش کارها پیش می رود به نتیجه می رسد، کاری که مازندرانی ها تقریبا با آن بیگانه اند و هر کسی سعی در جو سازی و مطرح کردن خود به عنوان موافق یا مخالف دارد.
امیدواریم با اتحاد و همدلی این پروژه در مازندران به سامان برسد. ما هم موافق آسیب زدن به محیط زیست نیستیم و حتما بر رعایت تمام مسائل زیست محیطی تاکید داریم.
همچنان که قاره سبز در طول سده اخیر چنین کرده و هم محیط زیست و هم صنعت خود را شکوفا نموده است. اساسا صنعت پتروشیمی در دنیای امروز صنعت سبز تلقی شده، طوری که این پروژه مثلا در بلژیک در یک پارک در وسط شهر بروکسل جانمایی و احداث شده و اینجا هم آلودگی محیط زیستی آن یک پنجاهم پروژه ای مثل نیروگاه های برق است.
به امید روزی که کشور ما هم به این نقطه برسد که توسعه صنعت با حفظ محیط زیست منافاتی ندارد و می شود با رعایت ضوابط کارشناسانه هر دو امر را محقق ساخت.
دیدگاهتان را بنویسید