باران شمال- زهرا بشیری- کارشناس علوم سیاسی: در بزنگاههای سیاسی بدون شک گاهی با دیدن بعضی از افراد و کنش اجتماعیشان، همانا که نان به نرخ روز خورند، دوزیست سیاسی در ذهنمان پدیدار میشود. عدهای فرصتطلب که در تحولات سیاسی برای کسب قدرت، رنگ عوض میکنند و خود را به یک جریان سیاسی متصل میکنند. […]
باران شمال- زهرا بشیری- کارشناس علوم سیاسی: در بزنگاههای سیاسی بدون شک گاهی با دیدن بعضی از افراد و کنش اجتماعیشان، همانا که نان به نرخ روز خورند، دوزیست سیاسی در ذهنمان پدیدار میشود.
عدهای فرصتطلب که در تحولات سیاسی برای کسب قدرت، رنگ عوض میکنند و خود را به یک جریان سیاسی متصل میکنند. این افراد هویت سیاسیشان مشخص نیست.
اپورچونیسم یا اپورتونیسم -دوزیست سیاسی- تکنیسینهای سیاسی یا اصطلاح خودمان جوگی سیاسی نامهایی که برای چنین افراد بکار می رود.
اپورتونیسم یا فرصتطلب سیاسیست به معنی مسلک ابنالوقت و بسرعت بر حسب تغییر اوضاع سیاسی یا تغییر زمامدار بنا به نفع شخصی تغییر عقیده دادند، را میگویند.معنی وسیعتر اپورتونیسم یا فرصتطلب پایبند نبودن به یک عقیده و خط مشی سیاسی و اجتماعی است. در اصطلاح فارسی “از هر طرف که باد وزد گندم خود را باد میدهند” یا همان اصطلاح معروف “نان را به نرخ روز می خورند ”
این افراد خود را با هر شرایط تطبیق میدهند و تنها هدف فرصتطلب سیاسی در زندگی منفعت فردی و شهرتطلبی اوست. جناحبندی خاصی را نمیشناسد و همیشه منتظر پایبوسی افراد قدرتمند میباشد.
آنها در مسیر تحولات فرهنگی و اجتماعی و سیاسی رخ مینمایند و بدون اعتقادبه هیچگونه اصولی خاص برای رسیدن به اهداف شخصیشان همواره در پی فرصت مناسب هستند و از هر موقعیت پیشآمده نهایت سواستفاده را میبرند.
دوزیست سیاسی فرصتطلبی که بدون پشتوانه تفکر سیاسی و اجتماعی صرفا جهت شهرتطلبی در زمان موعود خود سر برمیآورند. این افراد دارای اعتماد به نفس پایین بوده و رفتارشان بر ترس و رعب، ناتوانی روانی، عدم اتکا به عزم اراده و تصمیم استوار است.این افراد در تخیلات خود بسر میبرند و منتظر اتفاق خاصاند تا روزنهای در باورهای ذهنیات پیدا کنند.
بر اساس نظر کارشناسان اپورتونیسمی “فرصتطلبی سیاسی ” بیشتر در سنین ۲۵-۶۵ در بین قشر تحصیل کرده و باسواد جامعه دیده میشوند که سعی دارند از فضای ایجاد شده بهره کافی را با در نظر گرفتن منافع شخصی با یک عملیات ایذایی، فرصت.های مشترک خود با دیگران را با وارد کردن خسارت به رقیب، تصرف یا موقعیت را برای خود مهیا سازند.
اپورتونیسم یا فرصتطلب یا همان جوگی سیاسی خودمان بیشتر از آنکه فکرکند، حرف میزند. بسیار سادهلوح است و در عین حال خود را هوشمند تصور میکند. او فاقد شجاعت و صراحت است و زیر بار واقعیتها نمیرود. همه چیز را ابزاری در خدمت میگیرد. هرگاه حرفی، نقدی مغایر آنها گفته شود، توپخانه توهین و اتهام را روشن میکنند.
در یک جامعه بخصوص در تشکل یک نهاد، نفوذ اپورتونیسم یا دوزیستان سیاسی زیاد باشد به نظم امور خلل وارد میکند و منافع ملی را فدای آرزوهای شخصی و ایدئولوژیک میگردد. فرصتطلب سیاسی فقط یک پیچ را تغییر میدهد، فرق نمیکند که بنز باشد یا پراید.
خرامیدن جوگیهای سیاسی در این نهاد و آن نهاد، بالاخره چهره اصلی و واقعیشان را برملا میکند، آنها جای ثابت نداشته و از این بام به آن بام میپرند تا جایی را برای نشستن پیدا کنند و فقط وفقط رخنمایی میکنند.این شخصیتها در سیر تحولات و در گذر اتفاق سیاسی،اجتماعی فیلشان یاد هندوستان میافتد و با شیوههای نخنما وارد میدان سیاست میشوند و غیرمسئولانه یکهتازی میکنند. اقدامات مصلحتی انجام میدهند که عمدتا با انگیزه منافع شخصی هدایت میشوند و بدون برنامه عملیاتی در حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی در هر انتخابات تلاش میکنند چهره سیاسی خود را حفظ کنند.
تملق و چاپلوسی از نقاط بارز شخصیتی این افراد برای تصرف منافع مد نظر خود تا بدست آوردن آن از هر روش استفاده مینمایند. آنها نفع خود را بر هر عقیده و اصولی ترجیح میدهند، زیرا نه عقیده محکمی دارند و نه ارادهای که بر سر آن عقیده محکم بایستند. میتوان گفت فرصتطلبها ” دوزیستهای سیاسی ” جز استخلاف اجتماعی دیگران برای جامعه چیزی در چنته ندارند.
متاسفانه جامعه سیاسی سالهاست که عناصر فرصتطلب را مانند تیرهای زهرآگین عقلگریز و توسعهستیز بر پیکر خویش تحمل میکند.
بر اساس نظر جامعهشناسان، فرصتطلبی در یک جامعهی درحال گذار اتفاق میافتد، جامعهای که نهادهای مدرن مانند احزاب، تحزبگرایی، جامعه مدنی، در جامعه نو به شکل نمادین و ظاهری بروز یافتهاند، فضا را برای نوعی پوپولیسم ایجاد شده است، شاهد افراد هستیم که به تناسب تغییرات سیاسی چهره عوض میکنند و منافع فردی به منافع جمعی ارجحیت پیدا میکند.
اپورتونیست ” فرصتطلب ” همواره با شامه و دندانهای تیز کردهی خود، فرصتها را درمییابند ولحظهای درنگ، برای بدست آوردن همه امکانات و رانتها به خود راه نمیدهند و به هر قیمتی سعی در تصاحب منصب و جایگاهی برای دیدهشدن خود را دارند.
میتوان این اپورتونیسمهارا در استانداری، فرمانداریها، شوراها و شهرداریها، هئیتهای مذهبی و بخصوص ورزشی آنها را رویت کردکه چگونه در همهی مجموعههای خاص یا استراتژیک حضور دارند. متاسفانه از گذشته تا اکنون از مسولان کشوری گرفته تا استانی و شهرستانی با نقض ساختار نظام اداری رویه نامیمون رانتسالاری و انتصابات فلهای و ستادی و سفارشمحور را در دستور کار خود قرار دادند با صدور و معرفینامهها و حکمهای فلهای برای فرصتطلبان، باعث بیرون رانده شدن افراد شایسته گردد که با این روش شاهد روند رو به رشد فساد اداری و عدم توسعهیافتگی در تمام حوزهها با جولان اپورتونیسمها “فرصتطلبان” باشیم.
البته صنف رسانهها نیز از این قائله مستثنی نیستند، روزنامهنگاران و خبرنگاران که در تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، ورزشی رنگ عوض میکنند و با توجه به فرصت موجود، بخصوص در فضای مجازی قارچگونه سردرمیآورند.
فرصتطلبی مزمنترین و خطرناکترین بیماری سیاسی است و تا زمانی که شفافیت در رفتارها، برنامهها، تفکر و کارکردهای وجود نداشته باشد، زمینه برای افراد سودجو ایجاد میشود.به قول جلال آل احمد: ” وقتی دیوار باغی فرو میریزد، سر و کله میوهچینها پیدا میشود. ”
دیدگاهتان را بنویسید