باران شمال –  انتخابات یک کُنش اجتماعی عظیم است که همه در آن درگیر هستند و هرکس به سهم خودش در این کُنش نقش دارد. اما در این دوره تعداد شرکت کنندگان برای نامزدی انتخابات مجلس یازدهم بگونه ای بوده که گوئی سیاسیون و رجال سهم خود در این کنش را نشستن بر صندلی خانه ملت دیدند و فکر آینده را نکردند و نگاهی هرچند سطحی هم به پرونده اعمالشان ننداختند که اصلا صلاحیتشان برای نشستن بر صندلی خانه ملت احراز می گردد یا خیر ؟

قـلع و قـمع نـامداران

اختصاصی باران شمال به قلم ادریس پوردهقان – البته صاحب نظران معتقدند علاقه ی آحاد و اقشار گوناگون برای نماینده شدن در دوره یازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی از طرفی به کم کاری و انفعال نمایندگان در دوره دهم بر می گردد و از سوئی دیگر سطح آمار بیکاری نسبت به مدارک و مدارج عالیه از حد نرمال بالاتر رفته است بطوریکه تقریبا در خانه هرایرانی یکی دو جوان با مدرک کارشناسی ارشد یا دکتری در حوزه های مختلف وجود دارد که شغل مناسبی ندارند و از آنجائی که این افراد بدنبال شغلی موجه و همتراز با رشته تحصیلی خود می باشند لاجرم راه نامزدی انتخابات را بر می گزینند.

با این توضیح باران شمال نگاهی به آمار بالای عدم احراز صلاحیت نامزدهای انتخاباتی مجلس انداخته و این مسله را به تحلیل نشسته است . بر اساس گزارش های منتشر شده از سوی شورای نگهبان بخش اعظمی از نامزدهای انتخاباتی دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی رد صلاحیت شدند . آتش رد صلاحیت ها که بنوعی قلع و قمع نیز قلمداد می شود فقط دامن احزاب خاص را نگرفته بلکه شامل حال نمایندگان فعلی مجلس شورای اسلامی و نمایندگان ادوار گذشته نیز شده است .

خبر ها حاکی از این است که از میان ۱۲ نفر نماینده فعلی در مجلس که برای دور یازدهم نیز نام نویسی کرده اند با احتساب یکی دو مورد انصرافی که از گردونه انتخابات انصراف داده اند مابقی رد صلاحیت شدند تعداد ۳ نفر صلاحیتشان احراز شده که نشان از ریز بینی و تیز بینی شورای نگهبان دارد و از سویی نشان از رعایت مُر قانون و کشیدن مو از درون ماست .

گوئی برای شورای نگهبان دیگر اینکه کدام نماینده در کدام لیست سیاسی قرار گرفته باشد چندان فرقی نمی کند و جالب اینجاست که عمده نمایندگان تائید صلاحت شده در انتخابات مجلس دهم نیز رد شده اند و جای بسی تاسف دارد. همچنین رجال سیاسی که تاکنون تجربه نمایندگی مجلس نداشته اند نیز با قلع و قمع عجیبی رو برو شده اند افرادی که صاحب نام بوده و هر کدام در رشته های تخصصی خود و همچنین فعالیتهای اجتماعی نامدارند .

باران شمال این عدم احراز صلاحیت را با نام ” قلع و قمع نامداران ” معرفی کرده است که با نگاهی به احراز هویت های شهرهای کلان و استراتژیک مازندران در می یابیم که چه نامدارانی از ادامه فعالیت در آوردگاه انتخاباتی جا مانده اند . البته باید توجه داشت که با این رد صلاحیتها دیگر تب و تاب انتخابات هم از بین رفته و آن انتظاری که از رقابت رجال سیاسی به قصد دست یابی به مشارکت حداکثری مردم داشتیم حاصل نخواهد شد .

نکته حائز اهمیت در این موضوع عدم اعلام رد صلاحیت هاست که عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان گفت :اگر صلاحیت فردی برای حضور در انتخابات تأیید نمی‌شود، شورای نگهبان نمی‌تواند دلایل را مطرح کند زیرا منع شرعی و قانونی وجود دارد و این اقدام خود اشاعه فحشا است.

واقعا دهان از حیرت باز می ماند مگر این نمایندگان و نامزدهای انتخاباتی با خود و اطرافیانشان چه می کنند که بیان دلایل رد صلاحیتشان اشاعه فحشا تلقی می گردد ؟ البته کدخدائی در بخشی دیگر از گفته های خود دلایل کلی عدم احراز صلاحیت نمایندگان مجلس را به مشکلات مالی ، دخالت و جابجائی بیت المال و بعضا سوء پیشینه کیفری عنوان کرد که امیدواریم نامزدهای نامدار مازندرانی که مهر رد صلاحیت بر پیشانی شان حک شده مستنداتی برای اعتراض در مقابل رد صلاحیتهای اعلام شده از سوی شورای نگهبان ارائه دهند .