بی گمان در طول تاریخ ما نتوانستیم آشتی با طبیعت و حیات وحش را در جامعه نهادینه کنیم به شکلی که در بسیاری از موارد هر گاه کسی عمل زشتی انجام می دهد آن را با اسامی حیوانات ترکیب می کنند مانند پدرسگ ، مارمولک ، خفاش شب، پیر کفتار ، پیرسگ و… .
اختصاصی پایگاه خبری باران شمال – فرشته عالی، دکتر سینا معماری حفاظت محیط زیست شهرستان ساری به بهانه روز جهانی حیات وحش در گفت و گویی اختصاصی با خبرنگار ما مباحثی را در خصوص وضعیت حیات وحش امروز ایران مبتنی بر توسعه ناپایدار یا پایدار را تشریح کرد که در زیر می خوانید.
بی گمان در طول تاریخ ما نتوانستیم آشتی با طبیعت و حیات وحش را در جامعه نهادینه کنیم به شکلی که در بسیاری از موارد هر گاه کسی عمل زشتی انجام می دهد آن را با اسامی حیوانات ترکیب می کنند مانند پدرسگ ، مارمولک ، خفاش شب، پیر کفتار ، پیرسگ و… .
درباره اهمیت حفظ جانوران و بطور کلی حیات وحش باید گفت حیات انسان مانند حلقه و زنجیر به طبیعت متصل است به بیان دیگر گونه های جانوری مانند تار و پود قالی هستند که محیط زیست را تشکیل می دهند همان طور که اگر تار یا پود آسیب ببیند قالی از بین می رود طبیعت نیز با حذف یکی از گونه های جانوری به شکل جدی آسیب خواهد دید.
در حال حاضر حدود ۱۰ درصد یعنی بیش از ۶۱ هزار گونه جانور مهره دار در سراسر دنیا در معرض خطر و تهدید انقراض قرار دارند، در ایران نیز در حال حاضر نسل گونه هایی مانند ببر مازندران و شیر ایرانی که در گذشته به وفور وجود داشتند منقرض شده و با توجه به شرایط اقلیم و زیستگاهی کشور، ۱۴۰۱ گونه جانوری در کشور شناسایی شده که از این تعداد ۴/۶ درصد گونه ها یعنی ۷۴ گونه در معرض تهدید هستند و در صورت عدم ایجاد عزم ملی برای حفاظت از آنها، شاهد از دست دادن این گونه ها خواهیم بود.
برنامه های توسعه از جمله راه سازی، ایجاد خطوط انتقال برق، گاز، نفت، تلفن، مکان یابی صنایع، گسترش سکونتگاههای انسانی، گسترش بخش کشاورزی در زیستگاههای حیات وحش را از مهمترین عوامل تلفات حیات وحش بوده که از هوس های ضد محیط زیستی امروزه همانند انتقال کذایی آب دریای کبیر مازندران به فلات مرکزی ( سمنان ) میباشد که در حقیقت توسعه طبیعی قلمرو گسترده بسیاری از گونه های جانوری را کاهش داده و به یکی از مهمترین تهدیدات حوزه حیات وحش تبدیل خواهد شد.
با نگاهی به نمودار آماری مرگ و میر گوشتخواران عظیم الجثه از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۱ درمیابیم که ۴۱ درصد از ۱۲۱۸ مورد مرگ گونه های جانوری کشور مربوط به گوشتخواران است که ۷۰ درصد آن بر اثر تصادفات جاده ای ایجاد شده است . یکی دیگر از تهدیدات حوزه حیات وحش را افزایش تعداد سلاحهای مجاز و غیرمجاز در دست مردم بوده افزایش صدور مجوز سلاح برای عشایر، افزایش واردات سلاح قاچاق، تصویب تبصره ۱ ماده ۱۶ مجازات قاچاق اسلحه و مهمات در سال ۱۳۹۰ که مردم با تحویل سلاح ظرف ۶ ماه می توانستند برای حمل سلاح مجوز دریافت کنند؛ بر حجم تهدیدات این حوزه افزوده است . حضور بیش از ظرفیت دام در زیستگاه ها، توسعه بی ضابطه کشاورزی، تجارت غیرقانونی حیوانات را از دیگر تهدیدات حوزه حیات وحش بوده و به جرأت می توان گفت پس از قاچاق مواد مخدر و اسلحه، قاچاق حیوانات و اعضای بدن آنها سومین رتبه قاچاق در دنیا را به خود اختصاص داده است و با توجه به موقعیت حساس ایران و سودآوری این قاچاق، در ایران هم یکی از موارد تهدید همین موضوع است.
با گذشت ۴ دهه اخیر در حوزه های مختلف محیط زیست رویکردهای مخربی وجود داشته که برای حل مشکلات محیط زیست در درجه اول باید چنین تفکرات مخرب و رویکردهای ناهمسو با محیط زیست اصلاح شوند و آحاد مردم پی به اهمیت محیط زیست ببرند چرا که اگر بخواهیم زندگی پایداری داشته باشیم و نسلهای آینده بتوانند به زندگی خود ادامه دهند و نیازهایشان را بر طرف کنند باید نوع نگاه ها به محیط زیست عوض شود و نباید به محیط زیست به عنوان منبعی که می توان به طور دائم از آن برداشت بنگریم .
بحث شکار مخالفان و موافقان بسیاری دارد و حتی برخی با اشاره به آمار شکار غیرمجاز در کشور، این آمار را نشانی برای تقاضا در حوزه شکار است و نادیده گرفتن این موضوع، نادیده گرفتن واقعیت های جامعه است. وضعیت حیات وحش ایران بحرانی است.» این هشداری است که از سالها پیش مطرح شده و دولت نیز کمتوجه به این هشدار و شواهد و آمارهای موجود، عملا برنامهای برای حفاظت از حیات وحش در ۱۵ سال اخیر ارائه نکرده است. اگرچه شکار و صید بیرویه همچنان به عنوان یکی از اصلیترین دلایل کاهش جمعیتهای جانوری و انقراض گونهها، عنوان میشود اما نقش تخریب زیستگاه را هم نمیتوان در تشدید این بحران نادیده گرفت.امروز از ۶۰۰ دشت کشور، بیش از ۴۰۰ دشت به دلیل برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی فرو نشست، در وضعیت بحرانی به سر میبرد و بیش از ۹۰ درصد کشور نیز با پدیده بیابانزایی مواجه است. نزدیک به یک و نیم میلیون هکتار از جنگلهای بلوط غرب در رویشگاههای زاگرس به دلیل پدیده خشکیدگی از بین رفتهاند و جنگلهای شمال نیز وضعیتی به مراتب بدتر از جنگلهای غرب دارند. به طوری که حتی رویشگاههای ارزشمند ارس و شمشاد کشور که به موجب قانون حفظ ذخایر ژنی در زمره ذخایر ژنتیکی کشور قرار داشتند هر ساله یا در اثر آتش سوزیهای مهیب در گلستان میسوزند یا همانند شمشادها در نتیجه هجوم آفات از غرب گیلان تا شرق مازندران از بین میروند. دریاچهها و تالابها و رودخانههای کشور نیز یکی پس از دیگری خشک شده و از بین میروند. از دریاچه ارومیه گرفته تا پریشان و بختگان ، طشک، مهارلو ، زایندهرود ، هامون و جازموریان حال همه این زیستگاههای آبی نیز بد است.
در سواحل جنوبی کشور نیز، وضعی مشابه دیگر نقاط ایران حاکم است. بزرگترین رویشگاه جنگلهای مانگرو ایران با عنوان منطقه حفاظت شده حرای قشم از ابتدای سال جاری تاکنون و همزمان با تشدید برخورد نیروی انتظامی با پدیده قاچاق سوخت، چندین بار با تخلیه بنزین و گازوییلهای قاچاق شده توسط قاچاقچیان مواجه بوده است حال آنکه هر بار دهها هزار تن گازوییل روانه دریا و اکوسیستمهای آبی قشم شده واینچنین است که زیستگاههای تالابی ، رودخانهای ، دریایی ، جنگلی ، کوهستانی و دشتی کشور یکی پس از دیگری از حیز انتفاع خارج شده و از بین میروند و شرایط زیستی برای گونههای جانوری سختتر میشود. متاسفانه با وجود همه فشارهایی که توسعه ناپایدار کشور در سه دهه اخیر بر سر زیستگاههای طبیعی و بکر کشورمان آورده اما هنوز همدولت برای مدیریت و حفظ مناطق تحت حفاظت خود فاقد برنامههای علمی و مدون مدیریتی است و همچنان مناطق چهارگانه را به صورت سنتی و با ابتداییترین اصول حفاظتی و با حداقل امکانات حفاظت میکند.
قدیمیترین پارک ملی ایران و غنیترین ذخیرهگاه ژنی کشور که پارک ملی گلستان است، بعد از گذشت بیش از ۶۰ سال از اعلام حفاظت هنوز فاقد طرح مدیریت زیستگاه است و با اینکه تاکنون چندین بار طرح مدیریت این منطقه توسط مشاوران تهیه شده اما هنوز هم این منطقه فاقد طرح مدیریتی پیشرفته و قابل اجراست. حال آنکه از سال ۱۳۷۹ میلیاردها تومان اعتبار برای تهیه طرحهای مدیریتی مناطق چهارگانه سازمان هزینه شده اما هنوز هم از بین بیش از ۲۵۰ منطقه تحتالحفظ سازمان، حتی یک منطقه هم برای نمونه طرح مدیریتی اش اجرایی نشده است.
حاصل همه این مطالعات ، تنها تهیه کتابچههایی بوده که گوشه کتابخانه سازمان محیط زیست در حال خاک خوردن است و عملا کاربرد دیگری تا به امروز نداشته است. بنابراین جای تعجب نیست اگر دشتهای ایران خالی از گلههای آهو و گور ایرانی و یوزپلنگ شود و جوجهگذاری و زادآوری پرندگان مهاجر و بعضا بومیکشورمان در دریاچهها و تالابهای داخلی، به آرزویی محال تبدیل شود. در چنین شرایطی که زیستگاهها مرتبا با ساخت جادهها تکه تکه شده و ویلاسازی و توسعه شهرها و روستاها و اراضی کشاورزی تا بلندترین ارتفاعات کشور و تا پشت مرزهای پارکهای ملی و گاه حتی در داخل پارکهای ملی پیش میرود و در شرایطی که حتی دستگاه متولی نیز برنامهای عملی برای حفاظت از زیستگاه و گونه ندارد و نمیخواهد داشته باشد، باید وضعیت حیات وحش کشورمان تا این حد رو به قهقرا باشد. سوء مدیریت، تخریب زیستگاه و شکار و صید بیرویه چنان بلایی بر سر زیستگاهها و حیات وحش کشورمان آورده که اگر دیر بجنبیم شاید دیگر حتی در پارکهای ملیمان هم تا چند سال دیگر نتوانیم جنبندهای جز انسان ببینیم و متاسفانه انقراض با همه تلخیهایی که دارد، واقعیتی است که سایه شوم آن بیش از پیش بر سر حیات وحش کشورمان احساس میشود.
در گذشته که با طبیعت و حیات وحش انس داشتند و به نوعی تنها حامیان محیط زیست محسوب می شدند و همین افراد بودند که حیات وحش را به مردم معرفی می کردند اما امروز وضع فرق کرده در همان منطقه بختگان که ۱۷ هزار کله بز وجود داشت به زحمت می توان بیش از ۲۰۰ راس از این گونه ها شمارش کرد و وقتی جمعیت گونه ای زیر ۵۰۰ عدد در یک منطقه باشد بدان معناست که آن جمعیت از شرایط مناسبی برخوردار نیست و از آنجایی که در بسیاری از مناطق کشور در مورد بسیاری از گونه ها جانوری وضع به همین صورت است بنابر این امروز دیگر نمی توان از شکار و صید حرفی زد.در گذشته کسانی که به محیط زیست وارد می شدند تنها به فکر انحلال این سازمان بودند و کارشناسان می بایست آنقدر با آنها بحث می کردند تا متقاعد می شدند که محیط زیست و حفاظت از آن برای کشور ضروری است. چراکه در کشور ما همواره به محیط زیست به عنوان یک موضوع مجلل و لوکس نگریسته می شده است.
به هر حال اگر چه وضعیت حیات وحش امروز کشورمان اسفبار است اما اگر به یکباره به طور کلی شکار صید را ممنوع کنیم تنها جلوی شکارچیان قانون مدار را می گیریم. و این کار نقشی در کاهش شکار و صید غیر مجاز نخواهد داشت کما اینکه همین افراد قانون مدار راهم وادار به انجام تخلفات می کنیم …
درباره شرایط گونه های جانوری تقسیم بندی جهانی و ملی وجود دارد، در تقسیم بندی ملی حیات وحش به گونه های در معرض خطر انقراض مانند یوزپلنگ و گور خر ایرانی و گونه های حمایت شده مانند آهو و قوچ و میش تقسیم می شود. در این میان برخی گونه ها مانند آهوی کوهی در گروه جانوران آسیب پذیر قرار می گیرند ، زیرا هرچند جمعیت آنها قابل قبول است، اما زیستگاه شان تخریب شده و چنانچه به آنها رسیدگی نشود در خطر انقراض قرار خواهند گرفت. هر سال اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت فهرستی را منتشر می کند که بر اساس آن می توان وضع حفاظتی گونه های جانوری را مشخص کرد. در این لیست که به فهرست سرخ معروف است نام ۷۶ گونه جانوری کشور به چشم می خورد که در گروه های بحرانی، در معرض خطر انقراض و آسیب پذیر طبقه بندی شده اند. نباید فراموش کرد که ممکن است گونه ای در کشورمان شرایط مناسبی داشته باشد، اما در جهان به عنوان گونه ای که در معرض خطر انقراض قرار دارد، شناخته شود. برای نمونه می توان به حشره خوار شوش اشاره کرد، زیرا هرچند جمعیت این گونه ممکن است در شوش فراوان باشد، اما در دنیا تعدادش اندک بوده و ممکن است به شکل ناگهانی و در اثر عواملی مانند سمپاشی منقرض شود .افزون براین کنوانسیون تجارت بین المللی گونه های جانوری و گیاهی در معرض خطر انقراض(CITES) نیز گونه های جانوری را طبقه بندی کرده است، این کنوانسیون براحتی اجازه جا به جایی گونه ها و تجارت آنها را نداده و برای این کار ۲ ضمیمه در نظر گرفته است، در ضمیمه اول این تقسیم بندی گونه هایی مانند یوزپلنگ یا گورخر ایرانی که بشدت در خطر انقراض قرار دارند جای گرفته و گونه هایی که در باغ وحش ها تکثیر می شوند در ضمیمه ۲ این کنوانسیون طبقه بندی می شوند.
CITES در تمام کشورها نمایندگی دارد و با توجه به قوانین آن زمانی که تصمیم به انتقال گونه ای جانوری گرفته می شود نمایندگی های این کنوانسیون در کشور مبدا و مقصد باید برای این جا به جایی مجوز صادر کنند.
چالش های فرا روی حیات وحش ایران
کشورایران با توجه به اقلیم متنوع ، تنوع زیستی منحصر به فردی دارد و نمونه های گیاهی و جانوری بسیار متنوعی را دارا می باشد. به طوریکه به لحاظ پوشش گیاهی کوچکترین استان ایران یعنی کهکیلویه و بویر احمد به اندازه دوبرابر کل اروپا دارای انواع گونه هاهٔی عگیاهیاست .ضمن اینکه کشورما با داشتن بیش از ۵۰۰گونه پرنده مهاجر و غیر مهاجر به اندازه کل قاره اروپا در پرندگان متنوع است. کوچکترین پستاندار دنیا، حشره خوار کوتوله و بزرگترین پستاندار دنیا، نهنگ در ایران زندگی می کنند.
وجود اقلیم بسیار سرد در ارتفاعات علم کوه ، سیالان و یا اردبیل – تالش و اقلیم بسیار گرم و بیابانی در دشت کویر و کویر لوت ، وسعت دامنه تغییرات دمایی (حدود ۱۰۰ درجه سانتی گراد ) در سطح کشور از بروجن در زمستان با دمای۳۰ – درجه سانتی گراد تا کویر لوت در تابستان با دمای ۶۷ درجه سانتی گراد گواهی بر این تنوع اقلیم در سرزمین ما می باشد..
در چند سال اخیر در کشور ما مدیریت حیات وحش و زیستگاه ها دچار سوء مدیریت و تنوع در دیدگاه های کارشناسی شده و در نهایت آنچه رو به ضعف می رود تنوع و فراوانی حیات وحش کشور ماست. از این رو در این مقاله سعی شده به بیان ۲ مورد از موارد این مهم بپردازیم :
1- نابودی آشیانه زیستمندان و به تعبیری زیستگاه جانوران
زیستگاههای موجود در کشور ما اعم از پارک های ملی ، مناطق تحت حفاظت و به طور کلی مناطق چهار گانه ، تحت مدیریت سازمان حفاظت و محیط زیست به دلایل متعددی دچار محدودیت و تخریب شده اند.چرای بی رویه دام در مناطق تحت حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست از سوی دامدارانی که قانونا” از سازمان جهاد کشاورزی دارای مجوز چرای دام هستند، کم شدن علوفه که تعادل اکولوژیک را به هم می زد ، رها شدن سگ های گله و تماس حیوانات اهلی با حیات وحش که موجب انتقال بیماری از دام به حیات وحش می شود، مستثنیات وایزوله شدن زیستگاهها از هم که با احداث راه ها و فنس کشی اراضی ایجاد شده (که امکان جابجایی حیات وحش کم شده، تولید هتروزیگوت بیشتر، به تبع آن تنوع زیستی بالاتر و بقای بیشتر را منجر می شود مانند مناطق حفاظت شده خجیر ، سرخه حصار ، لاروورجین و …همگی موجب تخریب زیستگاه ها شده است.
اوضاع آبشخورها موضوع دیگری است که به نوعی مربوط به شرایط زیستگاه می باشد و امروزه متأسفانه به دلیل تصاحب این آبشخورها توسط بشر جهت مصارف شرب یا کشاورزی حق آبه حیوانات غصب میشود، از طرف دیگر ضدعفونی کردن آبشخورها نیز بسیار مهم است چرا که از انتقال بیماری میان حیوانات جلوگیری می کند.البته با توجه به روند خشک شدن آبشخورها دیگر به جای ضدعفونی آنها می باید بستر آنها را جارو کشید!
علوفه دادن به حیات وحش یکی دیگر از موارد مهم در زیستگاهها است که لازم است در حاشیه این بحث مطرح گردد.این فعالیت در فصل سرما می تواند به عنوان کمکی برای تغذیه حیوان باشد ولی دانستن این نکته ضروری است که دادن علوفه دستی به حیات وحش موجب می شود که این حیوانات ترس از انسان نداشته و در نتیجه به راحتی توسط شکارچی ها شکار شوند.
2- عدم اختیارتام مدیریت حیات وحش به سازمان حفاظت محیط زیست با دخالت سایر دستگاههای دولتی
سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان یک نهاد اجرایی فاقد قدرت و توان کافی جهت حفاظت از مناطق چهار گانه است که یکی از دلایل آن عدم مدیریت یکپارچه در حفاظت است. به این معنی که دریاها و دریاچه ها تحت مدیریت سازمان شیلات کل کشور است ، جنگل ها زیر نظر جنگلبانی ، مراتع زیر نظر سازمان منابع طبیعی و رودخانه ها تحت مدیریت وزارت نیرو اداره می شود.در صورتی که در همه ی این مناطق حیات وحش زندگی می کند حال آنکه تحت مدیریت واحد سازمان محیط زیست نیست.برای مثال سازمان حفاظت محیط زیست قانون ممنوعیت شکار و صید را تعیین می کند . این در حالی است که سازمان شیلات سالانه تعداد بسیار زیادی ایستگاه های ماهیگیری به جوامع محلی واگذار میکند، یا مثلا سازمان جنگلبانی تشخیص می دهد درختی قطع گردد در صورتی که شاید لانه پرندگان و حیوانات در آن باشد. بنابراین مرزبندی مشخصی جهت مدیریت مناطق حفاظت شده وجود ندارد. سدسازی ها و انحراف مسیر آب رودخانه جهت تامین آب و برق مصرفی و به طور کلی صدور برخی بخشنامه های نقیض از سوی نهادهای مختلف از جمله ضعف های مدیریتی ناشی از عدم مدیریت یکپارچه است.
آتش سوزی های خود بخودی ویا تعمدی یکی دیگر از موارد تهدید کننده مناطق تحت حفاظت است. حضور دامداران، گردشگران و محیط بانان در موارد خود به خودی و لجبازی های جوامع محلی و شکارچیان با سیاستهای سازمان حفاظت محیط زیست در موارد عمدی منجر به آتش سوزی در مناطق چهار گانه می شود.
و سرانجام هم اکنون بسیاری از گونه های مختلف جانوری یا مهره داران ایران در معرض تهدید قرار دارد ، تخریب و تکه تکه شدن زیستگاههای اصلی این جانوران و شکار و صید بی رویه آنها و خشکسالی های متوالی در کشور از جمله عوامل اصلی تهدید آن به شمار می رود . اگرچه بسیاری از گونه های در معرض خطر تحت حمایت هستند اما متاسفانه ابزار و امکانات کافی برای حفاظت از آنها وجود ندارد چه در مورد نمونه های برجسته ای نظیر یوزپلنگ یا گور ایرانی فک خزری و دهها گونه دیگر و یا در مورد گونه هایی با اهمیت کمتر نظیر خزندگان و دوزیستان . اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی ( IUCN ) برای بررسی وضعیت حفاظتی گونه های جانوران جهان ، همه ساله فهرستی را بنام لیست سرخ (Red List ) منتشر مینماید که وضعیت حفاظتی گونه ها را در سطوح مختلفی مانند بحرانی ( CR ) ، در معرض خطر انقراض ( EN ) و آسیب پذیر ( VU ) طبقه بندی می نماید و آخرین وضعیت حفاظتی گونه های مختلف مهره داران در ایران را در سال ۲۰۰۹ منتشر نموده است که حدود ۷۷گونه از تمامی رده های جانوری ، یعنی نزدیک به۸/۶ درصد از کل گونه های جانوری ایران را در فهرست منتشر شده قرار داده است .
چنانچه روند تخریب زیستگاهها و سایر عوامل تهدید ادامه داشته باشد حیات وحش کشور با تهدید جدی مواجه خواهد بود و در سالهای آتی برخی گونه های ارزشمند را همچون یوزپلنگ و گور ایرانی از دست خواهیم داد و به فهرست گونههای منقرضشده افزوده خواهد شد و این امر صورت نحواهد پذیرفت تا اینکه نظام توسعه ساختاری از توسعه ناپایدار به توسعه پایدار بی مضایقه و دفع وقت چهره دیگرگون کند بررسی مهمترین عوامل موثر در کاهش جمعیت حیات وحش، شناسایی مشکلات ساختاری، قانونی، اعتباری دستگاههای متولی محیط زیست در حمایت از حیات وحش، بررسی مشکلات محیط بانان و معضلات فرهنگی در میان مردم و مسئولان برای جلوگیری از کاهش جمعیت حیات وحش و نقد و بررسی صید و شکار حیات وحش از موضوعاتی است که امروزه حیات وحش ایران شدیدا به آن وابسته است برای حفاظت از ذخایر ژنتیکی کشورمان باید همت گماشت و تعارضات موجود بین انسان و محیط را به حداقل رساند و برای نسل آتی سرزمینی با میراث طبیعی گرانبها به ارث بگذاریم . توجه به ارزشهای متنوع گونه های جانوری در برنامه ریزیهای توسعه ، ایجاد حس حمایت از حیات وحش در سطوح جامعه ، جلب مشارکت های مردمی در مدیریت و حفاظت حیاتوحش، انجام پژوهش کاربردی و بنیادی به منظور شناخت و مدیریت گونه های جانوری و احیای زیستگاه و جمعیت آنها ، فراهم نمودن امکانات ، تجهیزات و نیروی کیفی و کمی مورد نیاز حفاظتی و جلوگیری از تخریب زیستگاهها می تواند شرایط مطلوبی را برای پویایی و پایداری گونه های جانوری کشورمان و زیستگاههای آنها فراهم نمایند.
دیدگاهتان را بنویسید