مدیران پروازی معمولاً لقب مدیرانی است که پست و مقامشان جایی است، خانه وزندگیشان جای دیگر، ازجمله موارد و مشکلات مدیران پروازی میتوان به استفاده از خودروهای دولتی و مصرف روزانه سوخت و مستهلک نمودن آنها، تفویض اختیارات غیرقانونی به زیردستان برای حلوفصل امور در غیاب مدیران، کوفتگی ناشی از رفتوآمد رانندگی و اثربخشی منفی […]
مدیران پروازی معمولاً لقب مدیرانی است که پست و مقامشان جایی است، خانه وزندگیشان جای دیگر، ازجمله موارد و مشکلات مدیران پروازی میتوان به استفاده از خودروهای دولتی و مصرف روزانه سوخت و مستهلک نمودن آنها، تفویض اختیارات غیرقانونی به زیردستان برای حلوفصل امور در غیاب مدیران، کوفتگی ناشی از رفتوآمد رانندگی و اثربخشی منفی در روند کیفی و کاری گردانندگان اشاره کرد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی باران شمال به نقل از روزنامه کرانه شمال – مدیران پروازی، اصطلاحی است خاص برای کسانی که هیچ شناخت و اشرافیتی نسبت به مکان جغرافیایی که در آن قرار است صاحبمنصب و مقام گردند ندارند، بخش زیادی از این مدیران در چند سال گذشته نتوانستهاند عملکرد خوبی از خودشان نشان دهند و سبب افزایش مشکلات و معضلات در حوزههای مدیریتی تحت نظر خود شدهاند.
یکی از موضوعاتی که همواره شاهد آن هستیم تشکیل کارگروههای فراوان در سطوح استانی و یا حتی بعضاً کشوری بوده است که بخش عمده آن حالت صوری داشته و مشکلی از مشکلات موجود را حل نکرده و جز تلف کردن وقت و افزایش هزینه فایدهای دیگر ندارد. یکی از موضوعاتی که با حضور محمد اسلامی بیست و دومین استاندار مازندران ایجادشده است و جنبه عملیاتی به خود گرفته است
و بظاهر سبب ایجاد امید و جان گرفتن رسانههای مازندران شده است ایجاد کارگروه توسعه و تعالی رسانههای مازندران بود آنهم در شرایطی که رسانههای مازندران در طی سالیان اخیر انسجام و ایجاد کارگروهها و میزگردهای تخصصی را بیشازپیش احساس میکردند، رسانههای مازندران امیدوار شده بودند تا حداقل یک کرسی در کارگروهی و شوراهای مهم استان داشته باشند.
اما انتخاب یک مدیر غیربومی و پروازی خیلی زود اصحاب رسانه را ناامید کرد بهطوریکه تنها با برگزاری۴ جلسه اهالی رسانه از همکاری با این کارگروه سرباز زدند. باید این سؤال را از استاندار محترم پرسید برچه مبنا و معیار مدیری برای رسیدگی به مسائل کلان و توسعهای رسانههای استان مازندران انتخابشده است که نهتنها اشرافیتی به رسانههای استان ندارد بلکه متعلق به یک استان دیگر است و شناختی نسبت به معضلات رسانههای مازندران ندارد.
آیا غیرازاین است مدیران غیربومی و پروازی که با حمایت مدیران ارشد استان برای کارگروه توسعه و تعالی رسانه استان انتخاب شدند آن هم در شرایطی که در هیچکدام از شوراهای اصلی استانداری حتی شورای اداری استان عضو نمیباشند که این موضوع حاکی از اهمیت نداشتن رسانه و توسعه تعالی آن در نزد مدیران ارشد است چراکه اگر اینگونه بود در انتخاب متولیان اصلی رسانه مازندران دقت نظر بیشتری به خرج میدادند.
موضوعی که باید بدان اشاره کرد این موضوع است از مجموع ۱۳ کارگروهی که در استانداری مازندران ایجادشده است تنها ۲ کارگروه به جمعبندی نهایی نرسیدند و نتوانستند برنامه جامع ارائه دهند که یکی از این موارد کارگروه توسعه تعالی رسانههای مازندران بوده است که میتوان صراحتاً اعلام کرد.
استاندار مازندران در انتخاب ریاست یکی از مهمترین کارگروهها که مرتبط با مشکلات و دغدغههای رسانهای استان بوده است دچار خطای استراتژیک شده است که لذا انتظار میرود مدیریت ارشد استان و نماینده عالی دولت در راستای احترام به حقوق و مطالبات اصحاب رسانه که رکن چهارم دموکراسی هستند حمایت از اهالی رسانه و همچنین انتخاب افرادی همسو و همجنس با این اقشار تأثیرگذار جامعه را در اولویت کاری خود قرار دهند تا بیش از این شاهد ناامیدی و بیانگیزگی یکی از ارکان تأثیرگذار و اثربخش نظام دموکراسی نباشیم.
اما نمیتوان از کنار ضرورت و اهمیت نقش نظارتی دستگاه فرهنگ و ارشاد بهسادگی عبور کرد لذا میتوان از اداره کل فرهنگ و ارشاد بهعنوان متولی اصلی رسانهها این مطالبه را انجام داد که نسبت به ساماندهی و انتخاب فردی اصلح و آشنا، مشرفبه حوزه رسانه بهعنوان رئیس کارگروه توسعه و تعالی رسانه اقدامات و پیگیریهای لازم را انجام دهد تا پیشازاین شاهد ادامه انتخاب مدیران غیربومی و پروازی در حوزه رسانه در مازندران نباشیم.
دیدگاهتان را بنویسید