با وجود حوادث و مناسبت های مختلف از اعیاد و رخدادهای سیاسی – اجتماعی تا صدور احکام اجتماعی در قالب اعیاد در میان آموزه های اسلامی اما نسبت به روز غدیر و پیامدها آن ؛ شاهد قرائن و تاکیدات قابل تاملی همچون (مطالبه اهتمام به استمرار بیان و تکرار حدیث غدیر توسط همه مسلمانان در طول اعصار از سوی پیغمبر که همین نگاه موجب شد تا این خبر به تنهاترین خبر متواتر در طول اعصار مختلف تبدیل شود و یا اینکه شاهد نزول آیاتی با مضمون تهدید پیغمبر به عدم انجام تکلیف ابلاغ رسالت در صورت استنکاف از ابلاغ محتوای غدیر متاثر از مسائل و مصلحت اندیشی اجتماعی ) هستیم تا جایی که در تعبیر دینی از این روز به عیدالله الاکبر تعبیر و تعریف شده است. همه آنچه موارد اشاره واقع شده و موارد بسیار دیگری که در کتب روایی و تاریخی منتسب به همه فرق اسلامی ثبت ودرج شده است؛ موجب ظهور این سوال در اذهان مخاطبین خواهد شد که چه ضرورت و هدفی در پس این اصرار و تاکید وجود دارد ؟ در پاسخ از این سوال می توان به دو نکته «سیرهسازی عملی» و «نماد سازی تمدنی» در سطح گفتمانسازی سیاسی و کنشگری اجتماعی اشاره داشت. غدیر، تجلی اراده تمدن سازی اسلامبی شک هیچ فرهنگ و قوم مدعی ارائه مولفههای تمدنی، نمیتواند بدون توجه داشتن به ارائه الگو برای پشتوانه اجرایی تحت عنوان نظام سیاسی جهت هدایت سیر چگونگی اجراء و استمرار هنجارها و مولفه های تمدنی خود به تحقق ساختارها و برون دادهای تمدنی، در این حوزه گام بردارد. از این روی با مطالعه اندیشه های تمدنی در فرهنگ های مختلف زیستی در طول اعصار مختلف، شاهد یک وجه مشترک خواهیم بود و آن تاکید بر « تعریف و بازسازی نظام سیاسی متناسب با مولفه های هنجاری » خود است و می توان این خط فکری را از اندیشه های تمدنی در یونان باستان تا به امروز در قالب فرهنگهای سیاسی مبتنی بر معرفت شناسی انسان محورانه پس از عصر نوزایی در غرب، شناسایی و مورد رصد فکری خویش قرار داد.براساس همین سیره عقلایی باید گفت: غدیر بهعنوان نماد حکمرانی اسلامی بر اساس مدل امامت، تجلی اراده تمدن سازی اسلامی به حساب میآید. چرا که شریعت اسلام با اعلام اتمام فرایند ارسال رسولان الهی و در عین حال ادعای ابلاغ برنامه ای جهانی و ابدی برای ایجاد و تحقق تمدن زیستی مبتنی بر شریعت است، نمیتوانسته نسبت به این مهم یعنی تولید و ارائه اصول و شاکله نظام سیاسی بعنوان پشتوانه اجرایی و هدایت مسیر حیات تمدن الهی غفلت بورزد و لذا حقیقت امر آن است که خالق هستی با غدیر به دنبال ارائه نظام سیاسی متناسب با مولفههای زیست اجتماعی خود در فرایند تکمیل مسیر تمدنی بوده است . تمدنی که با ارائه مدلی خاص از حکمرانی از طریق مولفههای فرهنگی همچون « عدالت بر بستر تساوی در خلقت برای کرامت بخشیدن به ذات انسان » و در کنار « تاکید بر عنصر تقوا بعنوان وجه ممیز انسان ها در برتری اجتماعی که می توانست تحقق بخشد ایده سید القوم خادم هم بوده باشد » بوده که می توانست برای نخستین بار موجبات رشد و پرورش ظرفیت های انسانی در هر دو بعد مادی و معنوی در حیات فردی و اجتماعی را از طریق یک نظام سیاسی مهیا سازد تا دیگر شاهد انحرافات جهان امروز در عرصه حکمرانی سیاسی مبتنی بر قدرت خشن را نباشیم. غدیر و سیره سازی مطالبه حکومت مبتنی بر عدلاما در از چرایی تاکید بر بزرگداشت روز غدیر در فرهنگ اسلامی علی رغم همه اتفاقات پس از غدیر حجه الوداع که مکتوب و محفوظ در تاریخ برای آیندگان به یادگار مانده است؛ می بایستی اقدام بر « سیره سازی مطالبه حکومت مبتنی بر شریعت در قالب نظام ولایت و امامت » را بعنوان علت آن دانست . یکی از ابزارهای مهمی که همواره در طول تاریخ توسط طاغوتیان دوران برای استیلاء بر افکار عمومی و جریان سازی فکری در جامعه مورد استفاده قرار می گرفت و خداوند هم در قرآن برای توبیخ امت های منحرف از نعمات الهی همانند آنچه قرآن در چرایی طغیان و ابتلاء بنی اسرائیل پس از نجات اولیه از فرعون بدان اشاره داشته است ؛ مساله فراموشی تاریخی است و لذا این شاید این سخن که جامعه ای که تاریخ خود را فراموش کند ، مستحق تجربه تاریخ خواهد بود ، نشات گرفته از همین مساله بوده است .لذا تاکید بر زنده نگه داشتن یاد و نام غدیر بعنوان عیدالله الاکبر را می بایستی اقدامی متاثر از آینده نگری شارع نسبت به تحولات پیش روی جامعه اسلامی دانست تا در بستر سیره سازی عملی ، به دنبال شکل دهی جریانی فکری در بلند مدت برای عدم شکل گیری فراموشی تاریخی در امت اسلامی نسبت به تحقق و عینیت بخشیدن به نظام سیاسی اصیل اسلام یعنی حکومت مبتنی بر رابطه امام و ماموم در پیشبرد حیات سیاسی شود .
دیدگاهتان را بنویسید