به گزارش پایگاه خبری باران شمال؛
در قلمرو گیتی، آموزش مهارتی را باید نگین درخشان تاج توسعه پایدار دانست؛ گوهری که پرتو آن، راه اشتغال و شکوفایی اقتصادی را روشن میسازد. اما آنچه این نگین را به درخششی جاودانه میافزاید، خرد گروهی و پیوند انداموار نهادهای گوناگون جامعه است. نمونههای پیروزمند جهانی، نه از انحصار دولتی، که از همدلی و همنوایی چندجانبه سخن میگویند. در آلمان، سرزمین دیرین صنعت و نوآوری، «الگوی دوگانه» نه فرمانی دولتی، که زاده پیمانی نانوشته میان صنایع بزرگ و پیشهوران توانمند است. در این دیار، کارآموز در پناه کارگاه و کارخانه پرورش مییابد و درس عمل را از زبان استادکاری میآموزد که خود روزگاری در کورههای داغ تجربه گداخته شده است. دولت، تنها نقشی همنواز در ارکستر بزرگ مهارتآموزی ایفا میکند، نه رهبر تکصدای آن.
سوئیس، دیگر الگوی درخشان کامیابی، صحنه نمایش هماهنگی کممانند بنگاههای اقتصادی، اتحادیههای صنفی و نهادهای آموزشی است. نظامی که در آن، «مهارت» کالایی ارزشمند و همگانی به شمار میرود که بازار کار و صنعت، عرضه و تقاضای آن را برمیگزینند، نه دیوانسالاری دولتی. این پیوند ناگسستنی، ضامن آن است که هر جوان سوئیسی، نه برای دریافت مدرکی کاغذین، که برای چیرگی بر هنری والا و مورد نیاز جامعه آموزش میبیند.
اما نقش مردم و اصناف زمانی تابناکتر میشود که دولت در گرداب دشواریها و بنبستهای مالی یا اجرایی گرفتار آید. تاریخ آموزش مهارتی گواهی میدهد که هرگاه دولتها به ناتوانی میگرایند، جامعه با تکیه بر سرمایه اجتماعی و خرد گروهی خود به میدان میآید. اصناف و بنگاههای اقتصادی، که خود روزی برآمده از همین سامانه مهارتی هستند، با درک بایستگی پیوستگی چرخه پرورش نیروی انسانی، بار مسئولیت را بر دوش میکشند. آنان با فراهمآوری منابع، تجهیز کارگاهها، و سهیم شدن در دانش فنی، جریان آموزش را زنده نگاه میدارند و ثابت میکنند که آموزش مهارتی، همانند رودی جاری است که اگر سدی در برابر آن باشد، راه خود را از مجرای ابتکارهای مردمی و صنعتی خواهد گشود.
در این میان، جایگاه هیأت امنایی در آموزش فنی و حرفهای، نماینده ناب این فلسفه چندجانبهگرایی است. هیأت امنا، که از چهرههایی از خردمندان صنعت، پیشکسوتان اصناف، نمایندگان دانشگاه و دولت تشکیل شده، همانند مغز اندیشمند و قلب تپنده یک نهاد آموزشی رفتار میکند. این ساختار، تضمین میکند که برنامهریزیها در برج عاج دیوانسالاری زندانی نشود، بلکه با نیازهای روز بازار کار و نوآوریهای صنعتی همآوا باشد. هیأت امنا پلی است استوار میان دنیای آموزش و دنیای کار؛ پلی که از آن تنها مدرک نمیگذرد، بلکه شایستگی، مهارت و آفرینندگی نیز از آن عبور میکنند و به آینده اقتصادی جامعه میپیوندند.
پس راستی آن است که آینده درخشان آموزش مهارتی در گرو کنار نهادن منطق «متولیگری صرف» و در آغوش کشیدن منطق «مشارکت جمعی» است. زمانی که صنعت، اصناف، بنگاههای اقتصادی و مردم، دست در دست یکدیگر نهند و دولت نقش تسهیلگر و هماهنگساز را بر دوش گیرد، میتوان امید داشت که آموزش فنی و حرفهای به موتور پیشبرنده توسعه بدل گردد و جوانان نه جویندگان مدرک، بلکه به عنوان معماران آینده خویش پرورش یابند.
دیدگاهتان را بنویسید