ابن روزها و این ساعت ها نوشتن و کاویدن برای فردی که دلها را از هر سوی به طرف خود کشاند بسیار سخت است. نه تنها قلم ها که حتی دوربین ها هم توان توصیف شخصیتی را ندارند که در جلوی دوربین ها و تریبون ها کمتر ظاهر می شد مگر در جمع و مجمعی! […]
ابن روزها و این ساعت ها نوشتن و کاویدن برای فردی که دلها را از هر سوی به طرف خود کشاند بسیار سخت است. نه تنها قلم ها که حتی دوربین ها هم توان توصیف شخصیتی را ندارند که در جلوی دوربین ها و تریبون ها کمتر ظاهر می شد مگر در جمع و مجمعی!
سخن گفتن درباره شخصیتی که از جمعه گذشته طوفان عظیمی را با شهادت خود ایجاد کرد برای هر ناظری قابل باور و توصیف نیست!
قلم و زبان و دوربین قاصر از هر بیان و عیانی از یک شخصبت نظامی است که فارغ از مقام و درجه خود انقلاب عظیمی را به پا کرد که خون بهای شهادت او در اولین ساعات روز جمعه بود.
شکوه و عظمت این فراغ چنان از اتمسفر بالایی برخوردار است که مرزهای کشور را در نوردید و چون ستاره یی در شب به هر سویی رفت.
تاریکی های ظلمت و غفلت را شکافت و نوری در عالم افروخت که ناگهان او را “سردار دلها” نامیدند!
سرداری که پیکر مطهرش قطعه قطعه شد اما راهش و پیامش خط اتحاد و برادری شد.
سرداری که لبخندش نیز شیرین و گواراست.
برای حاج قاسم سلیمانی چه می توان نوشت و چه می توان گفت!
او با سیمایی مهربان و متبسم و مظهر افتادگی و عطوفت و مهربانی چنان بر قلب های میلیون ها زن و مرد و پیر و جوان و کودک نشست که گویی از جنس دیگری است. قسمت قاسم با شهادت بود و جز این هیچ چیز متصور نبود.
ما و جهان در حیرت این انقلابیم، انقلابی که به یکباره همه چیز را در گیتی دگرگون ساخت و جهانیان را متحیر از این تشییع جنازه با شکوه از بغداد تا زادگاهش خواهد کرد!
پرواز حاج قاسم محبوبیتی است که خداوند به او به عنوان اجر دنیوی او بخشید و بی تردید در کنار این اجر دنیوی اجر اخروی نیز همراه است که فقط خدا داند…
روحش با شهدا و همرزمان شهیدش محشور باد
دیدگاهتان را بنویسید